کد مطلب:34621
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:17
كيفيت شناخت علي (ع) چگونه است؟
يكم بنابر اين كه اميرالمؤمنين (ع) همتاي جهان آفرينش باشد، معرفت آن حضرت (ع) نظير شناخت جهان عيني، داراي مراتب متنوّع است؛ زيرا مبناي معرفت برخي، حسّ و تجربه احساسي است و مدار شناخت بعضي، تعقّل و برهان عقلي است و پايه ادراك گروه ديگر، شهود و عرفان قلبي است.
آنان كه موجودات عيني جهان آفرينش را با مبناي حس و تجارب احساسي ميشناسند، اساس معرفت علي بن ابي طالب (ع) را در بررسي تاريخي و گزارههاي سمعي و بصري جست و جو مينمايند و از عمق و سمك معارف عقلي آن حضرت (ع) محرومند.
آنان كه حقايق جهان عيني را با براهين عقلي ميفهمند، با تحليل حكيمانه نهج البلاغه و ديگر ماثر و آثار قيّم آن حضرت از عمق درياي علم و از سمك و ارتفاع آسمان دانش علوي، در حدّ علم حصولي و شناخت مفهومي بهرهمند ميگردند؛ ولي از شهود عيني علوم آن حضرت (ع) بي نصيبند.
آنان كه اسماي حسناي الاهي را با مشاهد قلبي مي يابند و با «عين اليقين»، آيات خداوند را مينگرند، گرچه از ديگران در معرفت اسرار علوي كاميابند،ليكن از اكتناه مقام علمي آن حضرت (ع) محروم خواهند بود.
دوم بنابر اين كه اميرالمؤمنين (ع) همتاي قرآن كريم باشد، تفسير علوي گاهي همانند تفسير قرآن مجيد، سلسلهاي و ترتيبي است و زماني موضوعي.
روش تفسير سنّت و سيرت حقيقي آن حضرت (ع) گذشته از سه منهج حسّ و عقل و قلب يا تجزيه و تعقّل و عرفان، منهج چهارمي دارد كه آن، راه نقل و روش حديث است. تفسير موضوعي نحوه هستي آن حضرت (ع) همانند تفسير موضوعي قرآن مجيد متنوّع است. همانطور مه متخصّصان علوم گوناگون،موضوعي مناسب با رشته تخصّصي خود را انتخاب ميكنند و آيات مشتمل بر همان موضوع را محور تفسير موضوعي خود قرار ميدهند، فن آواران فنون متعدد، فن مناسب با رشته تبحّري خويش را بر ميگزيند و سيرت ويژه علوي (ع) را كه حاوي آن فن مزبور است، مدار تحليل و تفسير خود قرار ميدهند.
البته هر تفسير موضوعي كه بخواهد از اتقان و جامعيت بهرهمند باشد،بايد نصاب كامل تفسير سلسلهاي و ترتيبي را فراهم كرده باشد.
همانطور كه بيماردلان، با هجر محكمات و پيروي بيجا از متشابهات قرآن مجيد، فتنهگري ميكنند، منحرفان از ولايت نيز با كنار گذاشتن سنّت وسيرت متقن و محكم حضرت علي(ع) به دنبال متشابهات از آداب و سنن آن حضرت رفته، شعله فتنه ميافروزند و با زبانه آن، نسبت به ارزشهاي متعالي قرآن و عترت، زبان درازي ميكنند.
نيز همانطور كه خداوند حقيقيت قرآن را از تطاول رخدادهاي تلخ تاريخ حفظ ميفرمايد «انّا نحن نزّلنا الذّكر و انّا لَه لحافظون» حجر/9، حقيقت عترت طاهرين (ع) را هم كه اميرالمؤمنين(ع) اوّلين امام از آن ذوات مقدّس است، از آسيب تحريف كجانديشان و تهاجم كژراهه منحرفان مصون نگه ميدارد.
اكنون كه روشن شد موقعّيت وجودي حضرت علي (ع) همتاي مجموع آفرينش است و موقعيّت علمي آن حضرت نيز همچون قرآن كريم است، معلوم خواهد شد كه چرا غير از افراد معتدل و ميانهرو، گروهي درباره آن حضرت (ع) به غلوّ و افراط مبتلا شدند و عدّهاي نيز به تقصير وتفريط تن در دادند و هر دو گروه، طبق بيان خود آن حضرت (ع) هلاك شدهاند «هلك فيّ رجلان محبّ غال و مبغض قال» (نهج البلاغه/حكمت117) «يهلك فيّ رجلان محب مفرط و باهت مفتر.» (نهج البلاغه/حكمت469)
آية الله جوادي آملي
علي(ع) مظهر اسماي حُسناي الاهي
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.